جبلعاملی: یک تفاوتی بین پول و سرمایه باید قائل بشیم
درودیان: کارآفرین ها هم بدهکارند و قبلاز تولید درواقع یک پولی پشت تولید هست که باعث افزایش تولید و رشد میشه [این یک اشتباه مفهومی است. درواقع میشه گفت که پولی پشت تولید نیست بلکه اعتبار پشت تولید است و این اعتبار خیلی وقتها خلق کردنی نیست بلکه بدست آوردنی است. یعنی یک کارآفرین نمیتونه خودش بهصورت دفعی اعتبار برای خودش خلق کنه همونطور که یک دولت هم نمیتونه خودش برای خودش اعتبار خلق کنه. هر دولتی که پول چاپ کرده، بدهیهای زیاد داره، چاپ پولش موجب تورم شده، وقتی میخواد یک پروژه جدید رو تاسیس کنه نیاز داره که اعتبار داشته باشه و چون سابقه بدی داره این اعتبار رو نداره مثل یک کارآفرینی که بدهیهای زیادی داره و الان نزد افراد کارگرها و سرمایهگذارها و خریدارها اعتبار کافی نداره.]
درودیان: پول هم یک نهاد مثل حقوق مالکیت است که درواقع کاری روی تولید انجام نمیدهد ولی بواسطه اون سازوکارهایی که ایجاد میکنه فرایند رشد و تولید رو تقویت میکنه. [درسته که پول یک نهاده ولی تاسیس این نهاد و کارکرد صحیح این نهاد میتونه باعث سهولت مبادلات بشه نه رشد و دستکاری این نهاد. همین سهولت مبادلات و سرعت در خلق ایجاد بدهی و تسویه بدهی باعث میشه که اون فرایند تولید و رشد اتفاق بیفته. یعنی مثل حقوق مالکیت که اگر بهدرستی و بعد از یه مقدار اصلاحات تاسیس بشه و اجرا بشه میتونه به فرایند تولید کمک کنه. ولی همین حقوق مالکیت اگر بیشازحد دستکاری بشه یعنی از ماهیت اولیه خارج بشه و بخواد دستکاری بشه، باعث میشه که فرآیند تولید متوقف بشه و گیر کنه. به عبارت دیگه پول حتما وجودش و کارکرد صحیحش موجب تسهیل مبادلات و افزایش رشد و تولید خواهد بود. در این شکی وجود ندارد ولی این به این معنی نیست که خلق پول جدید هم میتونه موجب رشد اقتصادی بشه.]
جبلعاملی: خلق پول متناسب با رشد لزوماً به این معنی نیست که ما بعداً بخواهیم پول را خلق کنیم. در عالم واقع مثلاً سیاستگذار پولی ممکن است برآورد کند که در سال آتی ۵ درصد رشد اقتصادی داریم و بههمین دلیل طی آن سال اقدام به خلق نقدینگی معادل ۵ درصد بکند ولی این اگر ۶ درصد بشود لزوماً منجر به رشد ششدرصدی نخواهد بود.
درودیان: اگر پول در یک دست گردش موجب خلق موجب رشد اقتصادی بشه دیگه مهم نیست که چه اتفاقی براش میافته و این تورمزا نیست یعنی اگر با یک فرآیندی تضمین بکنیم که یک درصد رشد نقدینگی منجر به یک درصد افزایش تولید میشه بعداز اون هم تورمی نداریم.
[با مدلسازی مثلاً ۳ عامل میشه نشون داد که اگر اینکه ما به ۱ بنگاه از ۳ بنگاه پول تزریق کنیم که ۱ درصد تولید افزایش پیدا کنه، لزوماً این اتفاق نمیافتد. چرا؟ چون این بنگاه برای تولید محصول بیشتر یا نیاز به مواد اولیه بیشتر داره یا نیاز به کارگر بیشتر داره یا نیاز به واردات بیشتر اگه بخواد واردات انجام بده مجبوریم دلار بخریم ارز بخریم و قیمت ارز میره بالا و متناسب با اون بسیاری از قیمت ها هم بالا میره. اگه بخواهیم کارگر جدید استخدام کنیم مجبوریم از بخشهای دیگهی اقتصاد کارگر بیارین (حتی درصورتیکه اشتغال ناقص داشتهباشیم برای اینکه تولیدمون رو افزایش بدیم نمیتونیم صرفاً روی کارگرهایی که در حال حاضر بیکار هستند حساب باز کنیم مجبوریم از کارگرهایی که بلدن کار کنن و سر کار بودند هم استفاده کنیم ) یا نیاز به ماشینآلات جدید داره که برای تهیه این ماشینآلات هم یا کارگر یا واردات مورد نیاز خواهد بود.]
[نکته جالب اینکه احتمالاً اگر حجم پول در کل دنیا بهصورت یکسان افزایش پیدا کند، شاید بتوان به آن رشد یکدرصدی دست پیدا کرد. یعنی همه پولهای دنیا 1 درصد رشد کنند، احتمالا با هدایت نقدینگی میشود به 1 درصد رشد هم رسید. در اقتصاد ایران که دلار هم از مسیری غیر از فعالیت متداول اقتصادی به دست میآید شاید اگر حجم پول بهاندازهی میزان فروش نفت افزایش پیدا کند هم اثر تورمی نداشته باشد و هم منجر به افزایش تولید شود. (ولی این مسئله باید بیشتر بررسی شود) ]
درودیان: ۱ نمونه کره جنوبی در دههای است که رشد اقتصادی زیادی داشته و در همین دهه تورم ۲ رقمی بوده.
[همانطور که آقای درودیان خودشان گفتهاند انعطاف در رشد نقدینگی یکی از الزامات رشد اقتصادی است. نکته مهم اینجاست که انعطاف در رشد نقدینگی از الزاماته نه خود رشد نقدینگی.]
درودیان: گزارشی که بانک جهانی در مورد معجزه شرق آسیا داره و علل رشد این کشورها رو بررسی میکنه اشاره داره که بخشی از این رشد به دلیل مداخلات اعتباری دولت هدایت اعتبار و توانایی بوروکراسی این کشورها هم اشاره شدهاست.
در دهه ۴۰ هم در اقتصاد ایران بانک مرکزی دیدگاه توسعهگرایانه داشته و سعی میکرده که اعتبارات رو هدایت کنه و همین یکی از نقاط کلیدی برای رشد اقتصادی در این دهه بودهاست.
جبلعاملی: درمورد شرق آسیا بحث بر سر ورود سرمایه است نه رشد پول یعنی سرمایه آمد و این کشورها را به سمت توسعه هدایت کرد. [این کشورها سرمایه ها را به سمت فعالیت های توسعه ای هدایت کردند]
درودیان: هدایت اعتبار لزوماً رشد نقدینگی را بیشتر از این چیزی که هست نمیکنه [تقریباً از دیدگاه اولیه که خلق پول میتونه منجر به رشد بشه عقبنشینی کردهاست] .
بانک مرکزی توسعهگرا، یعنی نظام رتبهبندی در بانکها را بر مبنای توسعه قرار دهیم یعنی مثلاً حتی تأسیس شعب برای بانکها را منوط به مشارکت آنها در فعالیتهای توسعهای کنیم.
کتاب: بانک مرکزی و توسعه انتشارات مرکز پژوهشها – معماران پول (نویسنده درودیان)
درودیان: در مورد بانک مرکزی و نرخ بهره باید حتما سیاستگذاری کرد البته تا حدی موافقم که بانک مرکزی سیاستهای اقتصادی را نمیشود فارغ از کارکردهای نرخ بهره طراحی کرد ولی اگر این را به سازوکار بازار و نرخ بهره واگذار کنیم اعتبارات بیشتر به سمت واردات و سفتهبازی خواهد رفت. [در کشور ما که تولید به دلیل سرکوب قیمت ارز ریسک بالایی دارد و هر روز یک مجوز جدید و ممنوعیت جدید وضع میشود، به سمت سفته بازی بیشتر میرود وگرنه اگر ساختارها درست باشد و تولید صرفه ای بیشتر از واردات داشته باشد خب به سمت تولید میرود. در خصوص سفته بازی و دلالی هم ساختارهای غلط داریم + تورم که مردم پولشان را به این بازار ها میبرند وگرنه اگر تورم نداشتیم که کسی در ملک به این شدت سرمایه گذاری نمیکرد]
[خارج از بحث] درمورد “خلق نقدینگی از هیچ” و مقاله سید علی روحانی قبلاً تأملاتی داشتم و باید نوشته شود.
جبلعاملی: کارکرد بانکهای خصوصی بهتر از بانک مرکزی است ولی باید به بانکها گفته بشه که اگر ریسک رو بالا بردی و ورشکست شدی، من هم ورشکست اعلامت میکنم دراینصورت بانکها دقت بیشتری برای اعطای اعتبار و خلق نقدینگی خواهند کرد.